عروس ساحل آرام انزلی هلیاچقدر ساده و سبزو مجللی هلیابیا که مثل همان روزها قدم بزنیمکنار خواب درختان جنگلی هلیاچه می شدآه بیایی شبی به کوچهءمنبه جشن کوچک گلهای مخملی هلیافقط به حرمت آغوش من که وامانده ستبه سمت من بدوی بی معطلی هلیا---جواب نامهء من را نمی دهی دیگراگرچه خسته ای از بودنم ولی هلیا...
رضا عزیزی